ایلیا طلاایلیا طلا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

*ایلیا *جوجه طلاییه من

هفته10اولین باری که قیافه توت فرنگیمو دیدم....

1392/10/7 20:04
نویسنده : مامان مرجان
241 بازدید
اشتراک گذاری

امروز با هزار ترس و دلهره بلاخره خودمو راضی کردم برم سونو و قیافه مموشمو ببینم...از دیشب نخوابیدم از استرس....به حساب خودم 9هفته و 5روزته نفسم....

وقتی نوبتم شد قلبم 3000تا میزد...مخصوصا که شرایط جسمیم اصلا خوب نبود..درد ولکه بینی و ...خوابیدم....وقتی داشت سونو میکرد فقط چشمم به دهن خانوم دکتر بود...نفس نمیکشیدم از ترس...انقدر هول کرده بودم که همینجوری اشکم سرازیر شد....با هزار ترس ازش پرسیدم:دکتر....زندست؟؟؟؟؟؟تازه صورتمو دید که خیس شده بود...گفت:معلومه که زندس..ایناها خودت ببین....این قلبشه...ومنگریهاز شادی....ازش خواستم صدای قلب کوچولوتو برام بزاره اما گفت نه زوده....فقط یه مشکل داشتم و اونم این بود جفتم خیلی پایین بود که دلیل لکه بینیم همین بود....گفت فقط استراحت کن...

منم تشکر کردم و به بابات زنگ زدم...رو هوا راه میرفتم از شوقم که تو سالم و سلامت بودی...وقتی بهش گفتم نی نی سالمه حیوونی کلی ذوق کرد...گفت دوستون دارم...2تاتونوخجالت

خلاصه یکی از سخت ترین روزامو سپری کردم و خدارو شکر میکنم که تو سالمی مامانم....

اینم عکس سونوت که پاهاتو تو سینت جمع کردی....همیشه وقتی این عکستو میبینم یاد اون روزا میفتم.....دوست دارم دردونه مامان مرجان...بوس
سونو9هفتگیه اقا ایلیا

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان مژگان
10 خرداد 93 14:39
خاله قربون اون قلبت بشه. عشق خاله. تو خیلی خوش شانسی که بهترین مامان و بابای دنیارو داری