ایلیا طلاایلیا طلا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

*ایلیا *جوجه طلاییه من

هوووووورا آقا ایلیا یکساله شد....:)

1394/4/29 14:14
نویسنده : مامان مرجان
987 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز ترین موجود دنیاااااا

مامانی شکر خدا روزهای خوب پشت سر هم اومدن و رفتن تا شما به پایان یکسالگی رسیدی....

از پروردگار خوبم ممنونم که منو لایق داشتن فرشته کوچولوم دونست و شکر که زنده ام و سلامتی  و بزرگ شدنتو میبینم....محبت

پسر قشنگم....از شیطونیات که هرچی بگم کم گفتم...هزار ماشاله انقدر بلا و آتیش پاره شدی که حد نداره...هیچ وقت تو باورم نمیگنجید اون ایلیای جوجو یه روز بیاد همه زندگی منو زیرو رو کنه.... ا ز باز کردن کشوها و پرت کردن لباسهای تا شده بگیر.....تا بیرون ریختن کفشای تو جاکفشی و بالارفتن از میز وسط اتاق و تا دلت بخواد شکوندن وسایل مامان وخاموش روشن کردن دکمه تی وی و رسیورو ....اینا شده کارهای روزمره آقا...تا اینکه بری و بگردی و یه چیز جدید کشف کنی..مثله اینکه جدیدا یاد گرفتی از مبل بالا بری و روش قل قل بازی کنی یا دره کابینت و باز کنی و هرچی سبد و قابلمه و....دارم بریزی بیرون یه دونه که خیلی خوشت میاد ازش ورداری ببری یه گوشه با قاشق یا ملاقه توشو هم بزنی یه طبل بزنی باهاش...

از صحبت کردنت بگم که برخلاف مامانت صدای نازک و دخترونه ای داری و خدا اونروزو نیاره که فاز جیغ زدن بگیری...عین دخترا جیغای بنفش میزنی...

بعضی کلماتو کم وبیش ادا میکنی..بابا،ماما،دد،دودو که همون جوجو هست،کیه رو کاملا درست و بینقص ادا میکنی مخصوصا وقتی صدای زنگ گوشی یا آیفون میاد،چیه رو هم خیلی بامزه و هروقت دلت میخواد با جیغ میگی...یه چندروزم چی شده میگفتی که کلا دیگه بیخیالش شدی....

وقتی بهت میگم مثلا فلان چیز کجاست مثله اسبت با انگشتت نشونش میدی و میگی اووووننننناااااا

بازی لی لی حوضک وخیلی دوست داری و واسه من کف دستم انجام میدی وذوق میکنی خیلی... کلاغ پر و هم خیلی دوست داری انگشت کوچولوتو میزاری زمین و میگی پررررر

از رقصیدنت بگم که برخلاف مامان و بابا که اصلا اهل رقص نیستن شما تلافی درآوردی و در هر حالت با کوچکترین آهنگی سریع قر دادن شروع میکنی و جدیدا هم که پیشرفت کردی و شمالی میرقصی...دست دسی ونانای نای هم که جزو رقصته کلا....

خلاصه بلایی شدی واسه خودت...

از راه رفتنت بگم که الان یه دوهفته ای هست که کامل راه میری البته بعضی وقتها نمیتونی تعادلت وحفظ کنی و با صورت اغلب میفتی.اما در کل را افتادی شکر خدا...

راستی یه خبر مهم هم دارم بلاخره دوهفته پیش طلسم دندونت شکست و الان دوتا مروارید خوشگل تو دهنت داری...اینم عکس اولین دندونت بوس

اینجا هم دومیش کامل زده بیرون....موشی مامان

اینم یه عکست که ماله اون هفته س

دیروز بابا منو بابا مجید رفتیم پارک که یه دوری بزنیم...طوفانی شد که نگوووو

اینم عکس شما رو تاپ....محبت

خب مامانی چندتا عکس هم از شب تولدت بزارم که مهمونامون خودشون لطف کردن اومدن و برات کادو آوردن...

واقعا خوشحال و سورپرایز شدم از اینکه انقدر دوستت دارن...بابا جونی،مامانی،خاله هات و داییت...همه اومده بودن عزیزم واسه تولدت...

البته عمه ها و مامان جونی و بابایی هم اون هفته جلوجلو کادوتو دادن چون میخواستن برن سفر

                                                           

اینم یه عکس از شیطونیات...

راستی خاله فخری هم اون هفته کادوتو داد...درواقع اولین نفر بود که بهت کادو داد...دستش درد نکنه...شرمندم کرد خیلی...

برات یه چهارچرخ خرید که مدله اسبه....خیلی دوسش داری و همش باهاش بازی میکنی... اینم عکسش که ژست گرفتی روشراضی

 عکس کیک بستنی که من برات درست کردم...امیدوارم مامانتو ببخشی عزیزم نتونستم اونجور که دلم میخواست بهت کادو بدم...ایشاله سال دیگه اگر زنده بودم جبران میکنم عزیزم...

و یه عکس دیگه از گل پسرمبوسمحبت

راستی خاله مینا هم که از دوستای مامانه برات یه عالمه کادو خریده بود...دستش درد نکنه...مامانشم برات کادو فرستاده بود وشرمنده کرد منو...دست هرکس که به یاد تو بود درد نکنه...سپاسگذارم از همگیشون...

چندروز دیگه هم باید واکسن یکسالگیتو بزنیترسوگریه

از الان غصه دار شدم....اول اینکه خیلی خیلی لاغر شدی ومیدونم نمودارت سقوط داشته...دوم اینکه پای پسرم ومیخوان اوف کنن...گریه

وقتی برگشتیم برات تعریف میکنم همینجا..

راستی یه چیز دیگه...امروز هم سالگرد ازدواج مامان باباس...

خدای مهربونو شاکر و سپاسگذارم که پنج سال پیش تو همچین روزی باباتو قسمت من کرد تا به شکرانه داشتنش خدا تو میوه زندگیمو بزاره تو دامنم...

تبریک میگم به بابا مجیدت و خودم و توقه قههمحبتبوس

اینم گل خوشدلی که بابا جونی واسه مامان خرید...دستش درد نکنه خوب میدونه مامان روحش میره واسه (رز)خجالت

فعلا بای عزیز دردونم...بوسمحبت

30\4\94

امروز بردم واکسنت زدم عزیزم....گریه

خانومه تا دیدت گفت چرا انقدر کوشولو شده این عروسک من...غمگینبهش گفتم خیلی پسر بدی شده و به به نمیخوره...

گفت اکثر بچه ها این تجربه رو دارن.مخصوصا وقتی دندون درآوردنشون بیفته تو تابستون دیگه بدتر از اشتها میرن....

دستور یه چندتا غذای خوشمزه رو داد که برات درست کنم امیدوارم حداقل ازاونا خوشت بیاد...

از قد و وزنت بگم که خیلی کم وزن گرفتی مامان....

وزن=10کیلو تمام شده

قدت=75سانتی متر

دور سرت=48سانت

کلا زیاد راضی نبود...میگفت نمودارش خیلی خوب داشت بالا میرفت اما الان ...خسته

از واکسنت بگم که تو دست زدنترسو

خیلی دردت اومد و از اون جیغای بنفش که تعریفشو میکردم میزدی....تا 5 دقیقه فقط اشک ریختی و دستتو سیخ نگه داشته بودی....الهی بمیرم برات آخه سرنگ لعنتیشونم بزرگه...گریه

خلاصه دلم ریش شد تا رسیدیم خونه...اما قطره کار خودشو کرده و شما الان با چشمای خیس لالا کلدی عسلم...

اینم عکست که لالا کردی 

 

     

                                                       بوسمحبت    دوست دارم جوجه طلایی

پسندها (6)

نظرات (10)

همراه رایانه
30 تیر 94 11:01
همراه رایانه مرکزی پاسخگویی شبانه روزی به سوالات رایانه ای و موبایل تماس از سراسر کشور : 9099070345 ادرس سایت : www.poshtyban.ir
مامان الی...
1 مرداد 94 21:31
سلام عزیزم خدا ایلیا جون و برات حفظ کنه دوم مرداد تولد گل پسر ما علی آقاست میشه بیای تو وبش و بهش تبریک بگی میخوام کلی پیام تبریک از طرف دوست های مهربونش براش به یادگار بمونه ممنونم از لطف و مهربونی هات...
بابای ملیسا
2 مرداد 94 22:21
با سلام . ضمن تبریک به دلیل وبلاگ زیبا و پر محتواتون ، وبلاگ ملیسا خانم با عکسهای جدیدش به روز شد ، از شما دعوت می کنم تا از وبلاگ ملیسا خانم دختر بابایی دیدن بفرمائید . خوشحال میشیم اگر با نظراتتون روزهای خاطره انگیزی رو برای دخترم به ارمغان بیارید . منتظر حضور شما هستیم .تشکر از لطف شما...چشم
بابا محمد و مامان ناهید
2 مرداد 94 22:56
خدا حفظش کنه از وبلاگ محدثه خانم هم دیدن فرمایید نظر فراموش نشه .. لطفا تشکر http://mnm1394.niniweblog.com
مامان الی...
3 مرداد 94 18:09
سلام گلم ممنون از بابت پیام تبریک خیلی خوشحالم دوستای خوبی مثل شما دارم انشاالله چند روز دیگه عکسای تولد رو هم میذارم حتما بیاین ببینید سلام عزیزم.خواهش.چشم میام
محجوب بانو
5 مرداد 94 12:31
سلام عزیز دلم مبارک باشه انشالله 120 ساله بشه وبت هم خیلی ناز شده عزیزم ،مبارکت باشه راستی اگه میشه ما رو هم لینک کن،ما خیلی وقته شما رو لینک کردیم پیشمون هم بیا خوشحال میشیم
مامان مرجان
پاسخ
ممنون عزیزم.لطف کردی گلم...ببخش عشقم من نمیدونم لینک کردیم یعنی چی؟راستش بلد نیستم..اگه امکان داره بگو بهم.تشکر راستی ممنونم ازت به خاطر راهنمایی های که کردی.خیلی به دردم خورد.سپاسگذارم عزیزم
roya
6 مرداد 94 17:20
_________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤ __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤ مهربون همیشگی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذری ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نیم نگاهی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظری ¤¤¤¤¤¤¤ __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____________________¤¤¤¤¤¤ ______________________¤¤¤¤ _______________________¤¤
مامان مرجان
پاسخ
چشم عزیزم....
roya
6 مرداد 94 17:21
یک سالگیت مباااااااااااااااااااااارک...ایلیا جووونتشکر از محبتتون خانوم...لطف کردین.ممنون بابت تبریک
مامان آیسان
14 مرداد 94 14:04
تولدت مبارک عشق خاله ایشالا تولد 100 سالگیت فدای مرواریدای قشنگت بشم. خیلی ممنون خاله جونش
مامان الی...
26 شهریور 94 22:24
تولد تولد تولد ایلیا طلا مبارک. ان شاالله تولد صد و بیست سالگیت رو در کنار خانواده جشن بگیری خوشگل خاله. ممنون خاله الی جون..تشکر عزیزم